تقدیم به دلشوره های مادرانه ات ...آسمان تشنه، اشک ها جاریچشم ها شور و زخم ها کاریدر میان دو رود سرگردانماهی تشنه در بغل داریدست و پا میزند نگاه فراتآه باران، چرا نمی باری؟!کودکی تشنه باشد اما تودست را روی دست بگذاری؟!تشنگی، دلهره، پریشانییک زن و اینهمه گرفتاریبه فدای دل پریشانتاین تویی که در اوج ناچاریمی روی مثل مادر موسیکودکت را به نیل بسپاریدل به دریا زده است چشمانتمی کنی باز آبروداریآه بانو، چقدر دشوار استدر خودت گریه را نگهداری"آیت الکرسی" است روی لبتدر دلت حرف های بسیاری..." وَ مِنَ الماءِ کُلُّ شَی ءٍ حَیّ "که حسین است زندگی ...آریحسین غلامی, ...ادامه مطلب