بیا که وسعت سینه، پر از بهانه ی توست! تو را به نزد که جویم؟ کجا نشانه ی توست ؟ شنیده ام که وَرای هزار دشتِ غریب، میانِ بسترِ گُل هایِ لاله خانه ی توست تو از تبارِ کدامین وسیع دریایی،که دستِ جاری صد چشمه بر کرانه ی توست؟ چگونه بارِ حقارت کشم به قامتِ خویش، چو تکیه گاهِ غرورم، ستونِ شانه ی توست؟ مقیمِ خاکم و اینجا نه سرنوشت من است مرا ببر به همانجا که آشیانه ی توست , ...ادامه مطلب