گر از این منزل ویران به سوی خانه رومدگر آن جا که روم عاقل و فرزانه رومزین سفر گر به سلامت به وطن بازرسمنذر کردم که هم از راه به میخانه رومتا بگویم که چه کشفم شد از این سیر و سلوکبه در صومعه با بربط و پیمانه رومآشنایان ره عشق گرم خون بخورندناکسم گر به شکایت سوی بیگانه رومبعد از این دست من و زلف چو زنجیر نگارچند و چند از پی کام دل دیوانه رومگر ببینم خم ابروی چو محرابش بازسجده شکر کنم و از پی شکرانه رومخرم آن دم که چو حافظ به تولای وزیرسرخوش از میکده با دوست به کاشانه روم, ...ادامه مطلب
اون بیماری مزخرف دیگه از بدنش رفتهخداروشکر دیگه خووب شدهدیگه سرطان ندارهایشالا همیشه سلامت باشهخدارو شکر, ...ادامه مطلب