مردی که از زمانه حسد جمع می کند
درصفر ضرب کرده خودش را و سالهاست
هـی بـــر سر نتیجــه عدد جمـع می کند
تا از زمیــن پلــی بزند بـــر ستـــاره ها
از چشمهای بسته رصد جمع می کند
او یک روانی است که در کوچه های شهر
هر توپ را کـــه می ترکد جمـــــع می کند
او اعتقـاد دارد انســان نمرده است
با اینکه کوچه کوچه جسد جمع می کند
جای قلـم نشسته و با سوزن سرنگ
جوهر ز رگ گرفته عدد جمع می کند
فریادهای خسته ی خود را زکوچـــه ها
وقتی کسی نمی شنود جمع می کند:
ای مردمان خوب که شیطان ز جمع تان
هی دسته دسته آدم بد جمع می کند
از من بـه زندگی برسانید اینکه مرگ
دارد علیه عشق سند جمع می کند
rt50...برچسب : نویسنده : arash ababa بازدید : 275