همدم مجنون بیابانیم
از در این خانه چو می رانیم
نکته به نکته غم آوارگی
حک شده بر لوحه ی پیشانیم
تو همه سرشار طلوعی و من
یک شب خاموش زمستانیم
آه که من خسته ترین عابر
دربدر کوچه ی حیرانیم
تا که قرار از کف دل برده یی
معتکف بی سر و سامانیم
گشته ام از ساحل چشمت جدا
همسفر موج پریشانیم
بی تو غریبانه ترین لحظه ها
پشت حصار شب بارانیم
rt50...برچسب : نویسنده : arash ababa بازدید : 267