حمله شدید رسانه های جبهه پایداری به دکتر حسن روحانی!

روحانی و اوباما، روسای جمهور ایران و آمریکا برای اولین بار پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی بطور مستقیم با یکدیگر گفتگو کردند و این امر موجب ذوق‌زدگی بیش از حد عده ای در داخل کشور گردید به گونه ای که رسانه های واده اصلاح طلب امروز در پوست خود نگنجیدند و همگی یکصدا سعی کردند به نوعی این گفتگوی تلفنی مستقیم و همچنین ملاقات حضور ظریف با کری را بزرگترین دست آورد سفر مقامات ایرانی به نیویورک تلقی کنند.به گزارش بی باک، باراک اوباما رییس‌جمهور آمریکا در بخشی از کنفرانس مطبوعاتی خود در واشنگتن، تائید کرد که با حسن روحانی رییس‌جمهور ایران گفت‌وگوی تلفنی داشته است. همین تائیدیه اوباما کافی بود تا جریان سازش داخلی آنچنان به وجد آید که از آن بعنوان یک رویداد و دست‌آورد بزرگ تاریخی یاد کنند. این در حالی است که مقامات آمریکایی سالیان متمادی است که درخواست مذاکره و ملاقات مستقیم با مقامات ایرانی را می دادند اما با پاسخ قاطع منفی از سوی مقامات ایرانی روبرو می شدند. بنابراین این اتفاق به هیچ عنوان کار شاق و بزرگ و حتی کوچکی هم نبوده که از سوی رئیس جمهور روحانی صورت گرفته است.

برخلاف خط خبری جریان سازشکار داخلی، باید بزرگترین دست آورد سفر روحانی به نیویورک را دفاع منطقی و همراه با متانت وی از منافع ملت ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی برشمرد نه گفتگوی تلفنی وی با اوباما یا ملاقات حضوری وزیر امور خارجه کشورمان با همتای آمریکایی خود، از همین رو پرواضح و بدیهی است که اگر چنین ملاقات هایی برگ افتخار و پیروزی باشد؛ باید پادشاهان و رهبران بی کفایت عربی را در سکوی اول این نوع پیروزی ها دانست در حالیکه مذاکرات متعدد مستقیم و خفت‌بار رئیس تشکیلات خودگردان با مقامات رژیم صهیونیستی و آمریکایی، تنها دست آوردی که برای ملت مظلوم فلسطین تا کنون به دنبال داشته است، آوارگی بیشتر و از دست دادن اراضی گسترده تر بوده است. 

همچنین همراهی و روابط خوب کشورهای عربی با آمریکا تا کنون چیزی جز عقب ماندگی همه جانبه بویژه اقتصادی و وابستگی بیشتر به غرب و آمریکا نبوده است به گونه ای که عموم کشورهای عربی قدرت تولید حداقل مایحتاج ضروری خود را ندارند و همواره کاسه گدایی شان به سوی غرب دراز می باشد. لذا این نوع گفتگوها به هیچ وجه نیاز به دیپلماسی قوی و قدرتمندی ندارد بلکه مقامات آمریکایی در طول سالهای بعد از انقلاب همواره دست گدایی شان برای برقراری این نوع روابط به سوی مسئولین ایرانی دراز بوده است اما این مقامات ایرانی بوده اند که تا کنون روی خوش به آمریکایی ها نشان نداده اند.

 این موضع آنجا حائز اهمیت بیشتر می شود که عده ای سعی دارند تا با برقراری ارتباط با آمریکا، مقدمات سازش با رژیم منحوس صهیونیستی را فراهم نمایند!

با این حال سفر روحانی به نیویورک و مواضع اصولی و منطقی وی در قبال رژیمهای استکباری قابل تحسین می باشد و مذاکرات با مقامات آمریکایی را اگر بزرگترین نقطه ضعف و لکه ننگ این سفرها ندانیم، قطعا دستآورد بزرگی که عده ای سعی در القا آن هستند، نمی توان تلقی کرد.

گفتنی است؛ پیش از این و در سالیان و دهه های گذشته بارها از سوی مقامات مختلف آمریکا درخواست ملاقات با ایران داده می شد، اما جمهوری اسلامی ایران به علت سیاست های خصمانه ایالات متحده و توطئه های این کشور علیه کشورمان، موضع قلدرمآبانه این کشور، رفتار غلط واشنگتن علیه سیاست ها و مواضع ایران، کودتای 28 مرداد و حمایت از شاه، حمایت از دشمنان قسم خورده جمهوری اسلامی و پناه دادن به گروه های تروریستی و ضدانقلاب، تحریک و کمک به صدام حسین در جنگ تحمیلی، حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایرانی در خلیج فارس، تهدید و تحریم جمهوری اسلامی ایران و تهدید کشورها و شرکت های طرف قرارداد ایران، قتل عام مسلمانان در سراسر جهان، حمایت از رژیم صهیونیستی و مقابله با حماس و حزب الله و ده ها دلیل دیگر حاضر به گفتگو با آمریکا نشده بود. البته در موضوع عراق ایران و امریکا در سطح سفرا با یکدیگر گفتگوهایی دوجانبه برگزار کرده بودند.

در حالیکه سخنان رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل و عدم پذیرش ملاقات با باراک اوباما، رئیس جمهور امریکا، رفتار دیپلماتیک آقای روحانی در سفر به نیویورک را در چارچوب تاکتیک «نرمش قهرمانانه» به رفتاری معقول، هوشمندانه و مبتنی بر تامین منافع ملی مردم ایران تبدیل کرده بود، این روند قابل قبول در آخرین دقایق حضور روحانی در امریکا به روند معکوسی مبدل شد تا رئیس جمهور در اقدامی عجیب و بی فایده، با باراک اوباما رئیس جمهوری ایالات متحده امریکا، بصورت تلفنی گفت وگو کند.

 به گزارش رجانیوز، ساعاتی پیش، پایگاه اطلاع رسانی دولت اعلام کرد، در حالیکه رییس جمهوری اسلامی ایران در حال حرکت از محل اقامت خود به سمت فرودگاه برای خروج از نیویورک بوده است، این تماس برقرار شده و طرفین پیرامون مسایل مختلف با یکدیگر گفت وگو کردند.

در گزارش سایت دولت آمده است که «در این گفت وگوی تلفنی، دو طرف بر اراده سیاسی برای حل سریع مساله هسته ای تاکید کرده و زمینه را برای حل موضوعات دیگر و همکاری در مسائل منطقه ای مورد توجه قرار داده و وزرای امور خارجه خود را مامور کردند تا زمینه همکاری های لازم را هر چه زودتر فراهم آورند.» 

اما صرف نظر از خطای گفتمانی رئیس جمهور در این اقدام و بی توجهی به مبنای عمیق نظری که امام راحل در تقابل با شیطان بزرگ بنا نهاده اند، این اقدام از نظر حساب و کتاب مادی و عقلایی نیز دستاوردی برای ایران نداشته است.این رفتار پر ابهام و عجیب از سوی رئیس جمهور در شرایطی صورت گرفته است که هیچ دستاورد عینی دیپلماتیکی برای معامله با برند «ایران انقلابی» که در پس این تماس تلفنی اتفاق افتاده است، برای ایران حاصل نشده و مشخص نیست با کدام توجیه دیپلماتیک و عقلانی، تماسی که مهمترین سرمایه ملت ایران یعنی برند مقاومت، برای آن هزینه شده است، بدون هرگونه آورده خاص برای این ملت، آنهم در هفته دفاع مقدس برقرار شده و اتفاق افتاده است.قطعا خاطره معامله درّ غلطان و آب نبات در دوره های گذشته و در مساله ای رده پایین تر همچون موضوع هسته ای این نگرانی جدی را به وجود آورده است که آیا با ارزش ترین الماس ملت ایران یعنی سی و سه سال مقاومت و ایستادگی در مقابل شیطان بزرگ با یک ژست و لبخند دیپلماتیک معامله شده است؟ یا اینکه دستاوردهای بزرگ و مهمی به ارزش سی و سه سال مقاومت، سختی و رنج و اهدا صدها هزار شهید با خود به همراه داشته است!؟

به نظر می‎رسد رئیس جمهور در اولین لحظات حضور در خاک ایران بدون هر گونه درنگ باید پاسخگوی اقدامی باشد که نه در چارچوب گفتمان انقلاب اسلامی و نه در چارچوب محاسبات حداقلی منافع ملی نمی گنجد و از این رفتار ابهام زدایی کند، چرا که از دقایقی پس از انتشار این خبر، موجی از عصبانیت و ابهام همراه با تعجب در میان جریان انقلابی به راه افتاده است.
به نقل از خبرگزاری آریا