وقتی گلابتون بانو مامان بزرگ می شود!

ساخت وبلاگ
یکی از جالب ترین جاهایی که این روزا می رم, کلاس های دوره بارداریه. این که یه عده خانم با شکم های قلنبه دور هم جمع می شیم, راجع به بارداری و بچه داری صحبت می کنیم, تجربه ها و مشکلاتمون رو با هم درمیون می ذاریم, ورزش می کنیم و ... حس خوبی بهم می ده! خانم مامایی هم که مسئول کلاس هاس خیلی خوش برخورد و پرحوصله و بانشاطه و جو کلاس رو گرم می کنه! یک ساعت آموزش تئوری داریم در خصوص مسایل مربوط به بارداری و زایمان و یک ساعت هم تمرینات یوگای بارداری انجام می دیم. حدود ده دقیقه آخر کلاس هم ریلکشین داریم با یه موسیقی خیلی ملایم که باحال ترین قسمت کاره و من باهاش رسما می رم فضا و کلی حالم خوب می شه! حتی تو دو جلسه اول که موقع ریلکسیشن به توصیه خانم ماما بچه مونو تصور می کردیم, منی که خیلی کم پیش میاد گریه ام بگیره, اشکام سرازیر شده بود!!! (آیکون یه مامان لبریز از احساسات!)


بعد بین این خانم ها فقط منم که بچه دومم رو باردارم , به همین دلیل با این که جزء کم سن و سال ترین های کلاسم, یه جورایی مامان بزرگ محسوب می شم و خیلی وقتا بالای منبرم و در حال بیان تجربیاتم در خصوص زایمان و بچه داری! امروز هم بحث سیسمونی داغ بود و همه از من نظر می خواستن که کدوم وسیله ها کاربرد داره و چه مارکایی خوبه! بعد هم حرف اسم شد و فهمیدم فقط منم که اسم بچه مو انتخاب کردم و بقیه هنوز تصمیم نگرفتن. علتش هم بیشتر از سخت بودن انتخاب اسم این بود که مدام از دیگران نظر می خواستن و هر اسمی انتخاب می کردن اطرافیان رایشون رو می زدن! بنده هم دوباره حس مامان بزرگیم گل کرد و توصیه کردم که نظرخواهی در مورد اسم بچه اصلا کار درستی نیست چون این مساله کاملا سلیقه ایه و شما هر اسمی دوست دارین انتخاب کنین و فقط به بقیه بگین ما می خوایم فلان اسم رو بذاریم نه این که بپرسین فلان اسم خوبه یا نه!

خوب برای من زیاد قابل درک نیست که اواسط دوره بارداری برسه و جنسیت بچه هم مشخص بشه, اما اسمش هنوز انتخاب نشده باشه. این که برسه به اواخرا بارداری یا بعد تولد بچه که دیگه اصلا! خصوصا که خودم هر دوبار از قبل باردار شدن اسم بچه ام تعیین شده بود. اما عصری که رفتیم ختم یکی از اقوام دور شازده و با یکی از فامیل هاشون که حدود یه ماهه نوه دار شده صحبت کردم, متوجه شدم قضیه می تونه خیلی حادتر از این حرفا هم باشه! پرسیدم:"اسم نوه تون چیه؟" گفت:"تو شناسنامه فلان به انتخاب مادرش, باباش می گه بهمان صداش کنیم, عمه هاشم یه چیز دیگه می گن, حالا هنوز خیلی معلوم نیست!!!" گفتم:"خوب به سلامتی قدمش مبارک باشه." اما تو دلم گفتم واقعا خسته نباشن این پدر و مادر که بعد از یه ماه از تولد بچه هنوز سر این که دخترشونو چی صدا کنن به توافق نرسیدن!!!



rt50...
ما را در سایت rt50 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arash ababa بازدید : 210 تاريخ : يکشنبه 28 مهر 1392 ساعت: 1:08