انتخاب برای ازدواجی موفق

ساخت وبلاگ

انتخابهمسر از مهمترین تصمیمات فرد در زندگی است، زیرا می تواند آینده فرد را رقم بزند.تشکیل خانواده سالم، متعادل و پایدار مانند هر امر مهم دیگری به تفکر منطقی و تلاشو کوشش نیازمند است. جوان باید بر اساس معیارهای اصولی، منطقی همسر آینده خود راشناسایی و انتخاب نماید و آنگاه به انجام پیوند زناشویی اقدام کند. بصورت کلیاصالت خانوادگی به عنوان اساسی‌ترین معیار انتخاب همسر شناخته می‌شود. ایمان،اخلاق نیکو و روان سالم، و تناسب زوجین در ویژگی‌های ظاهری، سنی، تحصیلی، فرهنگی،تربیتی و اعتقادی از موارد اساسی در انتخاب همسر است هر یک از زوجین باید با دیدباز اقدام به تشکیل خانواده نمایند. ازدواج نباید به عنوان راه‌حلی برای دوری ازمشکلات خانوادگی جوان در خانواده در نظر گرفته شود، بلکه ازدواج زمانی موفق خواهد بود که با هدف تشکیلخانواده و تعالی روحی زوجین در نظر گرفته شود.

باوجودی که والدین در راهنمایی جوانان در انتخاب همسر نقش تعیین کننده‌ای دارند، ایننقش باید به صورت مشاوره‌ای باشد و نباید بصورت تحمیلی و سلب اختیار جوان در تعیینشریک زندگی آینده‌اش باشد. در اینجا  به چند عامل برای یک ازدواج موفق اشارهمی‌شود.

تناسبفرهنگی – اجتماعی

قدماول در انتخاب همسر مناسب، تناسب فرهنگی بین خانواده‌هاست. بایدها و نبایدهایفرهنگی و همچنین سلسله‌مراتب ارزش‌های یک فرهنگ رفتارهای ما را هدایت می‌کنند.

بایدتوجه داشت دو فردی که قرار است با هم زندگی کنند، از نظر طبقه اجتماعی فاصله زیادیبا یکدیگر نداشته باشند؛ زیرا فاصله غیرقابل قبول باعث بروز مشکلات می‌شود. طبقهاجتماعی هر فرد، منش، شخصیت و نگاه خاص او را در زندگی شکل می‌دهد. گاه در خانواده‌اینظام مردسالاری و در خانواده دیگری نظام زن‌سالاری حاکم است و وصلت این دو گروه باهم مشکل‌آفرین خواهد بود.

توجهبه موقعیت اجتماعی از این لحاظ اهمیت دارد که گاه دیده می‌شود شخصی به دلایلی بهموقعیت‌هایی رسیده که به تازگی در طبقه‌ای خاص قرار گرفته است. مردم این تغییر رابه خوبی احساس می‌کنند و اصطلاحا به او «تازه به دوران رسیده» می‌گویند. آنها بامشاهده، رفتار، منش و نوع نگاه وی به زندگی به خوبی متوجه می‌شوند که او مربوط بهطبقه‌ای که در آن قرار گرفته نیست. پس طبقه اجتماعی در رفتار افراد تاثیرگذار است.
درجامعه فعلی ما، متاسفانه کم نیستند افرادی که منزل مسکونی خود را اجاره می‌دهند وخانه‌ای در شمال شهر اجاره می‌کنند، به تصور اینکه موقعیت مناسبی برای ازدواجفرزندشان ایجاد کنند؛ غافل از اینکه این کار باعث ایجاد همان اختلاف طبقاتی است کهمشکلات بعدی را در پی خواهد داشت.

گاهدیده می‌شود که مردها به دنبال ازدواج با دختر خانواده‌ای هستند که از امکاناتمالی بالایی برخوردار باشد؛ به تصور اینکه از این ازدواج به عنوان سکوی پرتاباستفاده کنند. در واقع، افراد با این اقدامات خود را در پشت نقابی قرار می‌دهند تابه موقعیت ایده‌آل برسند؛ در حالی که راهی نامناسب را انتخاب کرده‌اند. پس بایدتوجه داشت به دست خودمان بنای یک ازدواج اشتباه و نامناسب را نگذاریم.

توجهبه سطح اجتماعی و اقتصادی تقریبا یکسان اولین گام برای یک ازدواج سالم و موفقاست.  گاه افراد به حاشیه شخصیتی طرف مقابل توجه می‌کنند و از ذات وجودیشخصیت او غافل می‌مانند؛ به عنوان مثال وقتی از شخصی می‌پرسیم علت انتخاب شما چهبوده، می‌گوید به دلیل اینکه فلان مدرک و فلان مقام را دارد یا خانواده‌اش دارایموقعیت اجتماعی خاصی هستند؛ در حالی که بایدبه خصوصیات شخصیتی و واقعی فرد توجه کرد و نوع رفتار و نگرش او را به زندگی سنجید. موقعیت اجتماعی مناسب هرگز شرط ازدواج موفقنخواهد بود. چه بسا افرادی با موقعیت‌های بالای اجتماعی، در برخورد با خانواده ودر روابط شخصی خود دچار اختلال هستند.

تناسباعتقادی

تناسباعتقادی و مذهبی بین دو خانواده‌ای که با هم وصلت می‌کنند بسیار مهم است؛ به عنوانمثال دختری از خانواده‌ای که حجاب معمولی دارد با خانواده‌ای که از نظر حجاب بسیارسختگیر است ازدواج می‌کند. آقا در شروع به خانم می‌گوید فقط منزل مادرم که می‌رویمحجابت را کاملا رعایت کن و دختر هم بنا به دلایلی حفظ ظاهر کرده و این شرط را می‌پذیرد؛اما بعدها متوجه می‌شود پذیرش این شرط مسائلی به دنبال دارد که از عهده وی خارجاست و این خود زمینه‌ای برای شروع اختلاف می‌شود.

درابتدا ممکن است یکی از طرفین فشارهای روحی را تحمل کند؛ ولی این امر به‌تدریج باعثفاصله گرفتن وی از همسرش می‌شودپسبا کسی ازدواج کنید که از نظر اعتقادی صادقانه شبیه او هستید.

فاصلهسنی مناسب

بهترینفاصله سنی بین زوجین ۲-۶ سال است. فاصله سنی زیاد (بالای ۱۰ سال) موجب عدم تناسببین آنها می‌شود و مشکلات زیادی به وجود می‌آورد. در این حالت از دست روانشناس همکاری ساخته نیست. بحث تناسب سن، به خلقت و جنسیت افراد بستگی دارد. افراد در سنینمختلف از نظر جسمی، روانی، اجتماعی و عاطفی حالات متفاوتی دارند. با توجه به اینکهدختران از نظر عقلی، سریع‌تر از پسران به سن کمال عقل می‌رسند، رعایت فاصله مناسبکاملا ضروری و مهم است. به عنوان مثال، پسر و دختر هر دو ۲۰ ساله در دانشگاه با همآشنا می‌شوند و تصمیم به ازدواج می‌گیرند، خانواده پسر نیز متعهد می‌شود که وی رااز نظر مالی و… حمایت کند. در حالی که هم‌سن بودن پسر و دختر، خود مساله‌ساز است وخانواده‌ها هم در این بین کاری نمی‌توانند انجام دهند. یکی از مهم‌ترین نکاتی کهباید به آن توجه داشت این است که اولین نیاز مرد، تمکین عاطفی، روانی زن از وی می‌باشدکه اگر فاصله سنی مناسب رعایت نشود و یا در مواردی دختر از پسر بزرگ‌تر باشد، دخترنمی‌تواند نیاز مرد را که تمکین همه‌جانبه است، پاسخ دهد.

یکیدیگر از موارد، ضرورت رعایت فاصله سنی، قانون خلقت است. از لحاظ فیزیکی و تغییراتهورمونی، خانم‌ها سریع‌تر شکسته می‌شوند. در ازدواج‌های هم‌سن، خانم در حول و حوشسن پنجاه سالگی ممکن است احساس کند از همسرش شکسته‌تر شده که در ابتدا دچارافسردگی و بعد از آن دچار سوءظن نسبت به همسرش می‌شود و گاه تصور می‌کند همسرش جذبافراد دیگر می‌شود و این خود منجر به بروز مشکلاتی در سنین میانسالی خواهد شد. براساس آمارها، ۹ درصد طلاق‌ها مربوط به تفاوت‌های سنی‌زیاد است. البته علت انتخاباین تفاوت سنی، ریشه در مسائل روانی دارد. گاه مردی به دلیل احساس عدم ارضاینیازهای عاطفی با خانمی بزرگ‌تر از خود ازدواج می‌کند و یا برعکس دختری که ازعواطف پدری محروم بوده، با مردی با سن بالا ازدواج می‌کند. آموزش رعایت فاصله سنیبه فرزندان بایستی از جانب خانواده‌ها انجام گیرد و باید دانست فاصله سنی نامعقولاز هر طرف، مشکلات جدی به وجود خواهد آورد.

منو همسرم ۷ سال است که ازدواج کرده‌ایم، بعد از ۳ سال زندگی جنجالی، ۴ سالی است کهبا کمی افت‌وخیز زندگی می‌کنیم، اما همسرم کوچک‌ترین اشتباهاتم را تا مدت‌هافراموش نمی‌کند و تا مدت‌ها پاسخ‌های متعددی به اشتباهات گذشته‌ام می‌دهد، در ضمنگاهی هم اشتباهاتم به جنجال و ضرب و شتم منجر می‌شود، هر یک از ما چه باید بکنیم؟

-بهتراست توجه داشته باشید که رابطه مانند یک گیاه است. روز اول سرحال و سبزاست ولی اگر از آن مراقبت نکنید، آسیب می‌بیند، قیافه گیاه تغییر می‌کند و هرگزقیافه مثل روز اول را نداردبایددقت کنید، سر مسائل کوچک با هم نزاع نکنید تا حریم‌ها شکسته و پرده‌ها دریده نشودزیرا در صورت به‌وجود آمدن این مشکل، دیگر احساسات مثل روز اول نیست. باید مراقبباشد و توجه داشته باشد، درست مانند اولین ملاقاتتان، تمامی سعی و تلاش خود را بهبهترین وضعیت ممکن در جهت برقراری روابط صحیح و مناسب به کار برید. اما وقتی روابطبد شد، باید به طرف مقابل‌مان فرصت بدهیم، در غیر این صورت وی فرصت اصلاح کردن راپیدا نمی‌‌کند، در صورتی که رفتار گذشته وی را مانند تابلویی مقابل وی قرار دهیم،در واقع انگیزه تغییر رفتار را از وی گرفته‌ایم. پس توصیه می‌کنم، کیلومترشمار راصفر کنیم و صراحتا به همسرمان بگوییم، به تو فرصت جدیدی می‌دهم و منتظرم تا تو رابه بهترین شکل ممکن ببینم.

همسرمغرور و خودخواهی دارم، دهن‌بین است و به حرف مادرش توجه می‌کند، با او چگونهبرخورد  کنم؟

-اینمشکل مستلزم یک پروسه زمانی است. افرادی که مغرور و خودخواه هستند و مایلند درزندگی فقط نظرات خودشان پیاده شود، بهتر است بدانند که هر فردی یک آستانه تحملیدارد، در صورتی که آستانه تحمل وی به حداکثر برسد، دیگر تحمل شرایط نامناسب نیز ازتوان وی خارج است. توصیه من در این مورد این است که وی باید به مشاور مراجعه کند.

آیاپرسیدن از شوهر، در مورد اینکه کجایی (اگر چند بار در روز باشد) اشکالی دارد؟

-مگر شما چقدر فرصت دارید که چند بار در روزوقت‌تان را فقط صرف این کار کنید. این رفتار به نوعی یک وسواس فکری تلقی می‌شود.اگر شما با هم ازدواج کرده‌اید، پس باید به هم اطمینان داشته باشید. احوالپرسی ازهمسر اشکالی ندارد، ولی پرسیدن این مورد که کجایی؟ اصلا جایز نیست. در صورتی کهعادت به انجام این کار دارید، بهتر است بدانید این کار رفتار اشتباهی است و بهتراست خود را اصلاح کنید. اگر هم دچار وسواس فکری هستید، با مراجعه به روانشناس ومشاور، وسواس فکری خود را حل و فصل کنید.

بایدتوجه داشت دو فردی که قرار است با هم زندگی کنند، از نظر طبقه اجتماعی فاصله زیادیبا یکدیگر نداشته باشند؛ زیرا فاصله غیرقابل قبول باعث بروز مشکلات می‌شود. طبقه اجتماعی هر فرد، منش، شخصیت و نگاه خاصاو را در زندگی شکل می‌دهد. گاه در خانواده‌ای نظام مردسالاری و در خانواده دیگرینظام زن‌سالاری حاکم است و وصلت این دو گروه با هم مشکل‌آفرین خواهد بود.

دکتربدرالسادات بهرامی روانشناس

زیبـاشـودات کام

rt50...
ما را در سایت rt50 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : arash ababa بازدید : 198 تاريخ : شنبه 27 مهر 1392 ساعت: 23:10